الگوی قدرتمند BPR چیست و چگونه با آن ترید کنیم؟

رنجهای قیمتی متعادل (Balanced Price Ranges یا به اختصار BPR) به معاملهگران دیدی نسبت به نواحیای میدهند که در آنها قدرت خرید و فروش در بازار بهطور موقتی در تعادل قرار دارند. درک نحوهی شکلگیری BPR و روش استفاده از آن میتواند به شناسایی نواحی کلیدی و مهم روی نمودار کمک کند.در این مطلب از آکادمی چارتیکس به بررسی جزئیات BPR، کاربردهای آن در معاملات، و نحوهی ترکیب آن با ابزارهای دیگر برای بهبود تحلیلها و انجام ترید خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید…
الگوی BPR چیست؟
الگوی BPR مفهومی است برگرفته از روش ترید ICT که برای شناسایی نواحی مهم در نمودار قیمت بهکار میرود؛ نواحیای که فعالیت بازار در آنها نشاندهندهی تعادل موقتی میان خریداران و فروشندگان است. این نواحی اغلب از طریق همپوشانی گپهای ارزش منصفانه (Fair Value Gaps یا FVG) شناسایی میشوند و سطوح قیمتی را نشان میدهند که فشار خرید و فروش در آن نقطه یکدیگر را خنثی کردهاند و تعادل ایجاد شده است.
نکته مهم: در صورتی که با الگوی FVG آشنایی ندارید، مطالعه ادامه این مطلب کاربرد زیادی برای شما نخواهد داشت. بنابراین ابتدا از طریق لینک زیر، مطلب مربوط به الگوی FVG که قبلا در چارتیکس منتشر کردهایم رو مطالعه کنید. این مطلب به شکل بسیار کامل و البته ساده شما را با ساختار FVG آشنا خواهد کرد.
الگوی FVG چیست و چگونه با استفاده از آن ترید کنیم؟
مراحل تشکیل الگوی BPR صعودی به شکل زیر است:
- قیمت ابتدا یک حرکت سریع و پرقدرت نزولی انجام میدهد. (مرحله اول)
- در طی این حرکت پرقدرت یک FVG نزولی ایجاد میشود. (مرحله دوم)
- قیمت با همان سرعت به سمت بالا باز میگردد و یک FVG صعودی در جهت مخالف ایجاد میکند. (مرحله سوم)
- حالا یک ناحیه همپوشانی یا اصطلاحا Overlap بین دو FVG بوجود آمده است. این همان الگوی BPR ما خواهد بود.
مراحل تشکیل الگوی BPR نزولی نیز به صورت زیر میباشد:
- قیمت ابتدا یک حرکت سریع و قدرتمند صعودی انجام میدهد. (مرحله اول)
- در طی این حرکت، یک FVG صعودی ایجاد میشود. (مرحله دوم)
- سپس قیمت با همان سرعت به سمت پایین بازمیگردد و در جهت مخالف یک FVG نزولی ایجاد میکند. (مرحله سوم)
- اکنون بین این دو FVG یک ناحیه همپوشانی (Overlap) شکل میگیرد همان الگوی BPR نزولی ما خواهد بود.
این همپوشانی نشاندهندهی ناحیهای از تعادل موقتی است؛ جایی که بازار بهنوعی عدم تعادل قبلی را اصلاح کرده است. ناحیههای BPR تصادفی نیستند. آنها اغلب در مناطقی با درجه اهمیت بالا در بازار شکل میگیرند. برای مثال، در نزدیکی سطوح کلیدی حمایت یا مقاومت، یا پس از رویدادهای خبری مهم که موجب حرکتهای شدید قیمتی میشوند. معاملهگران به این نواحی توجه دارند، زیرا اغلب بهعنوان نقاط مهم و پرقدرت در آینده عمل میکنند.
سقف و کف الگوی BPR بهعنوان سطوح کلیدی شناخته میشوند. این سطوح اغلب نقش حمایت و مقاومت دینامیک را ایفا کرده و به معاملهگران در شناسایی نقاط احتمالی برگشت قیمت کمک میکنند. همچنین، BPRها میتوانند در تایمفریمهای مختلف ظاهر شوند؛ از نمودارهای دقیقهای گرفته تا هفتگی!
یک BPR چگونه شکل میگیرد؟
هرچند در بالا نحوه شکل گیری الگوی BPR را توضیح دادیم، اما اکنون میخواهیم به داینامیک و ماهیت کلی مراحل انجام شده در طی شکل گیری یک الگوی BPR اشاره کنیم.
۱. عدم تعادل اولیه در قیمت
BPR با یک حرکت قدرتمند قیمت در یک جهت (چه صعودی و چه نزولی) آغاز میشود. برای مثال، در یک سناریوی نزولی، خریداران در ابتدا قیمت را بهسرعت به سمت بالا میبرند و یک FVG صعودی بهجا میگذارند. این شکاف نشاندهندهی ناحیهای است که بازار در آن بهطور کامل درگیر نشده و اغلب به دلیل تقاضای شدید، از سطوح قیمتی عبور کرده است.
۲. حرکت بازگشتی و ایجاد شکاف مخالف
پس از حرکت اولیه، بازار با همان شدت در جهت مخالف حرکت میکند. در مثال ما، فروشندگان وارد میشوند و قیمت را به سمت پایین هل میدهند. این حرکت یک FVG نزولی ایجاد میکند که تا حدودی با FVG صعودی قبلی همپوشانی دارد. این نوسانات سریع معمولاً حول رویدادهای کلیدی مانند اخبار اقتصادی یا شکار نقدینگی (Liquidity Grab) رخ میدهند که موجب عدم تعادل موقتی در بازار میشوند.
۳. همپوشانی FVGها ناحیه را تعریف میکند
بخش همپوشانی بین FVG صعودی و نزولی، همان ناحیهای است که BPR را تشکیل میدهد. این منطقه در واقع ناحیهای را نشان میدهد که در آن فشار خرید و فروش بهطور موقتی به تعادل رسیده و بیتعادلی قبلی خنثی شده است.
۴. تثبیت قیمت و آزمایش ناحیه
پس از شکلگیری BPR، قیمت معمولاً در نزدیکی این محدوده تثبیت میشود. این ناحیه مانند یک آهنربا برای حرکات بعدی قیمت عمل میکند، زیرا بهعنوان یک منطقهی پراهمیت در بازار شناخته میشود که معاملهگران به تعادل قبلی آن توجه دارند. در مثال ذکر شده ممکن است پیش از واکنش نزولی، یک “تست” از این ناحیه صورت گیرد.
ترکیب BPR با دیگر مفاهیم ICT
هرچند برخی افراد ممکن است به صورت خام و تنها با شکل گیری یک BPR اقدام به ترید کنند، اما در روش ICT این الگو زمانی قدرت بیشتری پیدا میکند که با سایر مفاهیم مرتبط ترکیب شود. با ترکیب چند ابزار، تریدرها میتوانند تحلیل خود را دقیقتر کرده و نواحی با احتمال بالای واکنش بازار را شناسایی کنند. در ادامه نحوهی ترکیب BPR با مفاهیم کلیدی ICT آمده را شرح دادهایم.
- شکافهای ارزش منصفانه – FVG
از آنجا که BPR از همپوشانی FVGها شکل میگیرد، درک درست از FVGها میتواند عمق تحلیل BPR را افزایش دهد. FVGهایی که خارج از ناحیهی BPR قرار دارند نیز میتوانند بهعنوان نواحی تکمیلی مورد توجه قرار گیرند. - اوردر بلاکها – Order Blocks
تریدرها اغلب مشاهده میکنند که BPRها در نزدیکی اوردر بلاکهای مهم شکل میگیرند. زمانی که این نواحی با یکدیگر همپوشانی داشته باشند، نشانگر مناطقی هستند که احتمال دارد فعالیتهای معاملهگران بزرگ (مثل بانکها) در آنها صورت گرفته باشد و از این رو، اهمیت تحلیلی بیشتری دارند.
اوردر بلاک چیست و چگونه با آن ترید کنیم؟
- استخرهای نقدینگی – Liquidity Pool
BPRها اغلب با مناطقی که سفارشات استاپ در آنها انباشته شده همراستا هستند. قیمت ممکن است به سمت این نواحی جذب شود و سپس واکنش نشان دهد؛ این موضوع به معاملهگر دیدی دربارهی بازگشت یا ادامهی قیمت میدهد. - تغییرات ساختار بازار – Market Structure Shift
BPRمیتواند تحلیلهای بهدستآمده از شکستهای ساختاری بازار را تقویت کند. برای مثال، شکلگیری یک BPR پس از شکست ساختار ممکن است نشاندهندهی دورهای از تثبیت پیش از حرکت بزرگ بعدی باشد.
الگوی MSS چیست و چگونه با آن ترید کنیم؟
- تطابق با تایمفریمهای بالاتر
وقتی یک BPR با سطوح کلیدی در تایمفریمهای بالاتر همراستا باشد، میتواند اطمینان بیشتری از اهمیت آن ناحیه برای واکنش قیمت ایجاد کند.
چگونه از BPR در معاملات خود استفاده کنیم؟
هر تریدری ممکن است روش خاص خود را برای استفاده از BPR داشته باشد. اما به طور کلی برای استفاده از BPR بایستی منتظر ماند تا قیمت دوباره به این محدوده برگردد و پس از آن انتظار واکنش داشته باشیم. در واقع حالتی شبیه به ترید کردن بر اساس یک اوردر بلاک!
به عنوان مثال در تصویر زیر که نمودار 1 ساعته بیت کوین (BTC/USDT) را نشان میدهد، نمونهای از یک BPR صعودی را مشاهده میکنید. ابتدا فروشندگان با یک کندل نزولی پرقدرت بازار را به سمت پایین حرکت دادهاند که منجر به شکل گیری FVG نزولی شده است (باکس قرمز). پس از آن خریداران در جواب قیمت را با قدرتی تقریبا برابر به سمت بالا بردهاند. در همین حین یک FVG صعودی بوجود آمده است (باکس سبز). حالا اگر محدوده همپوشانی این دو FVG (یعنی باکسهای سبز و قرمز) را درنظر بگیریم به باکس آبی رنگ میرسیم که در واقع همان BPR صعودی ما میباشد. بازار پس از مدتی به این BPR برخورد کرده و بیش از 2200 دلار صعود داشته است.
چارت تکنیکال بیت کوین از صرافی Binance (اسپات)
چارت تکنیکال بیت کوین از صرافی Binance (فیوچرز)
مثال بعدی یک BPR نزولی را نشان میدهد که در تایم فریم 30 دقیقه جفت ارز پوند/ین (GBP/JPY) شکل گرفته است. در این مثال قیمت ابتدا با یک کندل صعودی قوی به سمت بالا حرکت کرده است. پس از آن با یک کندل نزولی قویتر قیمت ریزش سنگینی انجام داده است. در این بین ابتدا یک FVG صعودی و سپس یک FVG نزولی شکل گرفته است. بنابراین با مشخص کردن ناحیه همپوشانی این دو FVG به یک BPR میرسیم.
پس از شکل گیری BPR قیمت به سرعت و پس از چند کندل وارد ناحیه شده است و طبق انتظار ریزش مناسبی انجام داده است. اما واکنش اصلی پس از تقریبا چندین ساعت رخ داده است. در واقع قیمت پس از واکنش اول و ریزش قیمت، دوباره به باکس BPR برخورد کرده و دقیقا از همان ناحیه ریزش بسیار عالی انجام داده است. در واقع اگر بخواهیم حد ضرر خود را کمی بالاتر از باکس BPR قرار دهیم، حد ضرر ما تقریبا معادل 30 پیپ میشد. اما در برخورد دوم قیمت نزدیک به 120 پیپ ریزش کرد که سود 4 برابری را نصیب فروشندگان کرده است.
چارت تکنیکال GBP/JPY از بروکر OANDA
چارت تکنیکال GBP/JPY از بروکر FXCM
چارت تکنیکال GBP/JPY از بروکر Forex.com
BPR میتواند دیدگاههای ارزشمندی دربارهی رفتار قیمت به تریدرها ارائه داده و بهعنوان نقطهی مرجع برای تحلیل حرکات احتمالی بازار عمل کند. با درک عملکرد این نواحی، معاملهگران اغلب از آنها برای بهینهسازی استراتژیهای خود و ارتقاء کیفیت تحلیل بازار استفاده میکنند.
شناسایی نواحی با اهمیت بالا
از آنجا که BPRها نواحیای را نشان میدهند که در آن بازار به تعادل میان خریداران و فروشندگان رسیده است، تریدرها معمولاً بررسی میکنند که قیمت هنگام بازگشت به این نواحی چه واکنشی نشان میدهد. برای مثال، اگر قیمت به سطح بالایی یا پایینی یک BPR نزدیک شود، ممکن است نشاندهندهی یک نقطهی چرخش احتمالی یا ادامهی روند، بسته به شرایط بازار، باشد.
پویایی حمایت و مقاومت
یکی از روشهای رایج، در نظر گرفتن BPR بهعنوان نواحی حمایت یا مقاومت دینامیک است. زمانی که قیمت این ناحیه را تست میکند، معاملهگران معمولاً انتظار واکنش دارند. برای مثال اگر در یک روند نزولی کلی، قیمت از یک ناحیهی BPR نزولی برگشت کند، ممکن است ادامهی فشار فروش را نشان دهد، در حالی که عبور از آن میتواند نشاندهندهی تضعیف قدرت فروشندگان باشد.
درنظر گرفتن BPR در بستر ساختار کلی بازار
BPRها اغلب با ساختارهای بزرگتر بازار همراستا هستند. تریدرها ممکن است آنها را در کنار ابزارهایی مانند سطوح نقدینگی (Liquidity Levels) یا اوردر بلاکها به کار گیرند تا دیدی کاملتر از بازار به دست آورند. برای مثال، اگر یک BPR در نزدیکی سطح مقاومت مهمی در تایمفریم بالاتر شکل بگیرد، این همراستایی میتواند بر اهمیت آن بهعنوان ناحیهی مهم بیفزاید.
تطبیق با تایمفریم و استراتژی
اهمیت یک BPR اغلب به تایمفریمی بستگی دارد که در آن بررسی میشود. تریدرهای روزانه (Intraday Traders) ممکن است روی BPRهایی که طی روز در تایم فریمهای پایینتر شکل میگیرند تمرکز کنند تا موقعیتهای معاملاتی بیشتری پیدا کنند. در حالی که تریدرهای بلندمدت به این نواحی در تایمفریمهای بالاتر نگاه میکنند و آنها را سطوح کلیدی برای حرکات بزرگتر قیمت در نظر میگیرند. در هر حالت، معاملهگر میتواند از BPRهای تایمفریمهای پایین و بالا برای تحلیل و نقطهی ورود خود استفاده کند.
مدیریت ریسک حول BPR
تریدرها ممکن است BPR را در برنامههای مدیریت ریسک خود لحاظ کنند؛ برای مثال با استفاده از مرزهای این محدوده بهعنوان سطوح تعیین حد ضرر یا حد سود. عبور از این مرزها میتواند نشانهای از تغییر احساسات بازار باشد و به اصلاح تحلیلها کمک کند.
ریسکها و ملاحظات در استفاده از BPR
در حالی که BPRها تکنیک قدرتمندی برای تحلیل رفتار قیمت هستند، اما بدون محدودیت هم نیستند. معاملهگران باید با درکی شفاف از ضعفهای بالقوهی این ابزار به آن نگاه کنند. نکات مهم شامل موارد زیر است:
- غیرقابل پیشبینی: BPRها تضمینی برای حرکت قیمت در آینده نیستند. آنها صرفاً نواحی مهم را نشان میدهند و برای جلوگیری از وابستگی بیشازحد، باید در کنار تحلیلهای کلیتر بازار بهکار روند.
- ذهنی بودن: شناسایی BPR در برخی مواقع میتواند ذهنی باشد. آنچه یک معاملهگر بهعنوان ناحیهی متعادل میبیند، ممکن است با برداشت معاملهگر دیگر، بهویژه در تایمفریمهای مختلف، متفاوت باشد.
- حساسیت به تایمفریم: BPRهای تایمفریم پایین ممکن است در دیدگاه کلی بازار بیاهمیت باشند؛ در حالی که BPRهای تایمفریم بالا ممکن است با سرعت بازار هماهنگ نباشند.
- شکستهای کاذب: قیمت ممکن است برای مدتی کوتاه از BPR عبور کند و سپس بازگردد، که میتواند تلههایی برای معاملهگرانی باشد که صرفاً بر اساس شکست وارد معامله میشوند.
- اهمیت شرایط بازار: BPRها باید همراه با شرایط بازار مانند نوسانپذیری، رویدادهای خبری یا روند کلی تحلیل شوند. نادیدهگرفتن این عوامل میتواند از اعتبار BPRها بکاهد.
جمعبندی
الگوی BPR یکی از مفاهیم مهم در روش معاملاتی ICT است که نواحی تعادل موقتی بین خریداران و فروشندگان را نشان میدهد. این الگو از همپوشانی دو FVG مخالف (صعودی و نزولی) تشکیل میشود و معمولاً در نواحی کلیدی بازار مانند سطوح حمایت یا مقاومت ظاهر میگردد. معاملهگران از BPR بهعنوان سطوح مهم ورود و خروج، یا نشانههایی برای برگشت یا ادامه روند استفاده میکنند. قدرت واقعی BPR زمانی بیشتر میشود که با ابزارهایی مثل Order Block، Liquidity Pool و ساختار بازار ترکیب شود. با درک و استفاده صحیح از این نواحی، میتوان تحلیلهای دقیقتری داشت و نقاط حساس بازار را بهتر شناسایی کرد.