چه زمانی میتوانیم خلاف روند ترید کنیم؟
همیشه به ما گفتهاند که “روند دوست شماست” و همیشه در جهت روند غالب بازار ترید کنید. این صحبت کاملا درست است و ترید کردن خلاف جهت بازار در اکثر مواقع هیچ توجیهی ندارد. اما بعضی موارد نیز در این میان ناگفته ماندهاند. واضح است که یک روند تا ابد ادامه نخواهد داشت و هر روند صعودی و نزولی بالاخره به پایان خواهد رسید و جهت آن عوض خواهد شد. ترید بر خلاف روند بازار گرچه ممکن است ترسناک باشد اما همیشه هم ایده بدی نیست.
گاهی اوقات بازار دچار رفتارهای هیجانی شده و اصطلاحا رفتارهای گلهای در بازار شکل میگیرند. در واقع پشت حرکات بازار صرفا هیجان وجود دارد و رفتار منطقی دیده نمیشود. در این حالت ورود به یک معامله خلاف جهت روند میتواند منجر به شکار یک روند بزرگ از ابتدای آن شود.
در این مطلب از آکادمی چارتیکس قصد داریم به شما نکات و تکنیکهایی را نشان دهیم که اگر زمانی خواستید بر خلاف روند جاری بازار وارد معامله شوید (Reversal Trading)، کمک زیادی به شما خواهند کرد. پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید…
قیمت الان کجاست؟
همیشه بازار را از نمای نزدیک نگاه میکنید؟ شاید وقتش رسیده باشد کمی بزرگنمایی نمودار را کمتر کرده و از یک نمای دورتر به شرایط کلی بازار نگاه کنید. در این حالت شما میتوانید یک تصویر بزرگتر از بازار و تحرکات فعلی و گذشته قیمت را داشته باشید. حتی میتوانید به تایم فریمهای بالاتر نگاه کنید تا حالت تجمیع شدهتری از نمودارها را ببینید.
در این شرایط میتوانید ببینید که جایگاه فعلی بازار نسبت به تحرکات گذشته قیمت کجاست. پس از آن از خودتان این سوال را بپرسید که آیا در نزدیکی یک ناحیه مهم قیمتی هستیم؟
این ناحیه میتواند یک سطح حمایت، مقاومت، ناحیه COP (تبدیل سطح حمایت/مقاومت)، ناحیه عرضه یا تقاضا و یا یک سطح فیک آوت باشد. در ادامه دو مثال را با هم بررسی خواهیم کرد.
در مثال اول که مربوط به نمودار آبشده جهانی میباشد میبینیم که قیمت در تایم فریم ۳۰ دقیقه در حال طی کردن یک روند صعودی است. همه چیز در اینجا صعودی به نظر میرسد. اما زمانی که تایم فریم را به ۴ ساعته تغییر میدهیم تا نمای بزرگتری از بازار را ببینیم، متوجه میشویم که قیمت علاوه بر رسیدن به یک قله بزرگ در گذشته، به یک ناحیه COP نیز نزدیک شده است.
با این تفاسیر به یک منطقه حساس رسیدهایم که شاید باعث برگشت قیمت به سمت پایین شود. بنابراین در این منطقه با مشاهده یک تریگر نزولی میتوان اقدام به گرفتن پوزیشن فروش کرد. تریگری که ما در این ناحیه میتوانستیم از آن استفاده کنیم، یک الگوی CHoCH است. پس از مشاهده این تریگر، در نهایت قیمت یک ریزش ۱۴۰ هزار تومانی از محل صادر شدن تریگر ورود انجام داده است.
در صورتی که با تریگرهای ورود و الگوی CHoCH آشنایی ندارید میتوانید از مطالب آموزشی زیر استفاده کنید.
آشنایی با انواع تریگرهای ورود و کاربرد آن در معاملات
در مثال بعدی که مربوط به نمودار GBP/JPY میباشد مشاهده میکنید که قیمت در تایم فریم ۵ دقیقه با قدرت و شتاب بسیار زیادی در حال ریزش است. در این شرایط ممکن است خیلی از تریدرها به فکر گرفتن پوزیشن فروش در جهت حرکت فعلی باشند.
اما زمانی که نمودار را به تایم فریم ۱ ساعته میبریم میبینیم که قیمت دقیقا به یک سطح فیک آوت برخورد کرده است که احتمال برگشت بازار به سمت بالا را به شدت افزایش میدهد. همچنین یک اوردر بلاک صعودی نیز در همین ناحیه قرار دارد. پس از آن میبینیم که بازار به سمت بالا برگشت بسیار قدرتمندی را انجام داده است.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که در حالتی شبیه به ریزش فعلی که قدرت و شتاب بازار بسیار بالاست، سعی کنید که حتما یک تریگر ورود مناسب را مشاهده کنید. در این مثال تریگر ورود خاصی مشاهده نشده است و صرفا با یک ورود تهاجمی (بدون تریگر) امکان استفاده از این پوزیشن خرید وجود داشته است.
ساختار حرکت قیمت چگونه است؟
توجه به ساختار حرکت قیمت نیز بسیار مهم است. چرا که میتواند اطلاعات ارزشمندی در رابطه با پشت پرده قیمت را به ما بگوید. یکی از مهمترین ساختارهایی که در قیمت شکل میگیرد، خستگی در حرکات قیمت است. اما چرا این ساختار اهمیت بالایی دارد؟
تا زمانی که شرایط طبیعی بوده و ضعفی در حرکت روند وجود نداشته باشد، معمولا قیمت بدون مشکل خاصی سقفها و کفهای جدید را ایجاد میکند. اما زمانی که قدرت روند کاهش پیدا میکند، بازار نیز در زدن سقفها و کفهای جدید با چالش مواجه میشود. بنابراین زمانی که از خستگی قیمت در روند صعودی صحبت میکنیم منظورمان این است که بازار در ایجاد سقفهای جدید با مشکل مواجه شده و سقفهایی با ارتفاع کمتر نسبت به قبل شکل میدهد. خستگی در روند نزولی نیز به معنای تشکیل کفهای جدید با عمق کمتر است.
حالا اگر این ساختار در نزدیکی سطوح مهم (که در قسمت بالا به آنها اشاره کردیم) رخ دهد، میتواند اهمیت دو چندانی پیدا کند. چرا که هم بازار به محدوده مهمی رسیده است و هم خستگی در حرکات قیمت مشاهده میشود که این میتواند کف ترازو را به سمت برگشت قیمت و عوض شدن جهت روند فعلی سنگین کند.
در ادامه مثالی از خستگی در حرکات قیمت را مشاهده خواهید کرد.
در تصویر زیر که نمودار EUR/NZD را در تایم فریم 15 دقیقه نشان میدهد، میبینیم که در هر بار ایجاد یک سقف جدید، بازار توان کمتری برای پیشروی به سمت بالا از خود نشان میدهد. و در حرکت اول فاصله دو سقف 70 پیپ بوده است. اما در هر حرکت دوم این فاصله به 50 و در حرکت سوم به 25 پیپ کاهش پیدا کرده است. نهایتا سقف آخر را داریم که به صورت موازی با سقف قبلی شکل گرفته و پس از آن بازار ریزش سنگینی کرده است.
شیرجه قیمت در استخر نقدینگی؟
اگر به طور کلی با مفهوم نقدینگی (Liquidity)، استخر نقدینگی (Liquidity Pool) و شکار استاپها (Stop Hunting) آشنایی ندارید، مطالعه ادامه این بخش سودی برایتان نخواهد داشت. چرا که به درستی مفهوم آن را درک نخواهید کرد. بنابراین بهتر است مطلب بسیار مهم و کاربردی زیر را از آکادمی چارتیکس مطالعه کرده و سپس این بخش را ادامه دهید.
چگونه نقدینگی را تشخیص دهیم و بر اساس آن ترید کنیم؟
زمانی که بازار به نزدیکی ناحیهای میرسد که احتمال تجمع دستورات حدضرر در پشت آن زیاد است، بنابراین میتواند این ایده را به معاملهگر بدهد که پس از شکار حدضررهای این ناحیه، یک حرکت برگشتی خواهیم در انتظار قیمت خواهد بود!
حالا اگر جایی که ما یک استخر نقدینگی را تشخیص میدهیم در نزدیکی یک منطقه مهم نیز باشد، قدرت این ناحیه دو چندان شده و احتمال برگشت قیمت نیز بیشتر خواهد شد. مثلا اگر در نزدیکی یک اوردر بلاک نزولی (RBD) یک استخر نقدینگی نیز وجود داشته باشد، احتمال برگشت قیمت بسیار بالا خواهد رفت.
تصویر زیر نمودار بیت کوین در تایم فریم 4 ساعته را نشان میدهد. یک سقف بسیار واضح را در نمودار میبینیم که حاصل یک حرکت رفت و برگشتی سریع است. در پشت این سطح معمولا حدضررهای زیادی قرار دارند. چرا که خیلی از تریدرهای خرد فکر میکنند اینجا یک سقف قدرتمند است و حدضررهای خود را پشت آن قرار میدهند. بنابراین احتمالا با یک استخر نقدینگی مناسب روبرو هستیم که پس از جذب نقدینگی موجود در آن، قیمت ریزش خوبی را انجام خواهد داد.
در ادامه مشاهده میکنید که قیمت ریزش بسیار سنگینی را انجام داده است.
الگوی برگشتی خاصی مشاهده میکنید؟
الگوهای برگشتی مثل دو قلو و سه قلو، سر و شانه، کنج و … که الگوهای برگشتی کلاسیک در تحلیل تکنیکال هستند میتوانند نشانههای خوبی برای برگشت قیمت باشند. برخی افراد به شکل خام از این الگوها استفاده میکنند و برخی دیگر نیز آن را با سطوح و نواحی مهم ترکیب کرده و از آنها به عنوان تریگر ورودبه معاملاتشان بهره میگیرند.
علاوه بر این الگوها میتوان از ساختارهای جدیدتر که نسبت به الگوهای کلاسیک کمتر شناخته شدهاند نیز استفاده کرد. یکی از این ساختارها که قبلا در آدکامی چارتیکس به آن اشاره کردهایم CHoCH میباشد. ساختاری که تشخیص آن ساده بوده و برای تریدهای برگشتی بسیار کاربردی است. الگوی CHoCH نیز در صورتی که پس از رسیدن قیمت به یک ناحیه مهم قیمتی مثل سطوح حمایت و مقاومت یا نواحی عرضه و تقاضا شکل بگیرد، سیگنال بسیار مهمی خواهد بود.
در صورتی که با CHoCH آشنایی ندارید میتوانید مطلب زیر را از آکادمی چارتیکس مطالعه نمایید.
جمع بندی
ترید کردن بر خلاف جهت روند غالب بازار نیازمند مهارت و ریسک پذیری بالاییست. بنابراین بهتر است برای انجام اینگونه تریدها بسیار مراقب باشید. چرا که ممکن است یک روند صعودی یا نزولی بسیار طولانیتر از حد تصور خیلی از تریدرها شود. با این حال در صورتی که قصد ترید خلاف جهت روند دارید نیز تا حد ممکن نشانهها و سیگنالهای تکنیکالی لازم را پیدا کرده و سپس با مشخص کردن میزان ریسک و تعیین حجم دقیق معامله، اقدام به ورود کنید.